جدول جو
جدول جو

معنی تبرئه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تبرئه کردن
(صِ رَ)
بی گناه شمردن. پاک شمردن. منزه کردن کسی را از تهمت. پاک ساختن کسی را از شبهه. مبرا ساختن کسی را از افتراء. رجوع به تبرئه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تبرئه کردن
رفع اتهام کردن، مبرا دانستن، بی گناه دانستن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تبرئه کردن
تبرئةً
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تبرئه کردن
Absolve, Acquit
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تبرئه کردن
absoudre, acquitter
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تبرئه کردن
মুক্তি দেওয়া , খালাস দেওয়া
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تبرئه کردن
بری کرنا
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تبرئه کردن
affetmek, aklamak
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تبرئه کردن
samehe, kusamehe
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تبرئه کردن
absolver
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تبرئه کردن
freisprechen
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تبرئه کردن
виправдовувати , виправдовувати
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تبرئه کردن
uniewinnić, uniewinniać
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تبرئه کردن
赦免 , 使无罪
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تبرئه کردن
absolver
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تبرئه کردن
assolvere
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تبرئه کردن
vergeven, vrijspreken
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تبرئه کردن
оправдывать , оправдывать
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
تبرئه کردن
ให้อภัย , พ้นผิด
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تبرئه کردن
membebaskan
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تبرئه کردن
क्षमा करना , बरी करना
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تبرئه کردن
לִפְטוֹר , לזכות
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تبرئه کردن
免除する , 無罪とする
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تبرئه کردن
면제하다 , 무죄를 선고하다
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبرید کردن
تصویر تبرید کردن
خنکی خوردن سردی خوردن، سرد کردن خنک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بد سگالیدن باهم ساختن ساخت و پاخت کردن، مقدمه چیدن برای وصول بامری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخطئه کردن
تصویر تخطئه کردن
خطا کار خواندن نسبت خطا دادن کسیرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
آزمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
از سر گذراندن، آزمودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
Experience
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
испытывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
erfahren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
досвідчувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
doświadczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
دیکشنری فارسی به چینی